انتشار اخباری مبنی بر تصمیم یک کشیش افراطی بنام تری جونز برای سوزاندن 200جلد قرآن و اختصاص روزی برای این منظور امروز نه تنها یک و نیم میلیارد مسلمان را به آمریکا و وقایع آن حساس نموده بلکه چشم بسیاری از جهانیان را به این وقایع معطوف نموده است .
گذشته از عواطف اسلامی و باورهای مشترک دینی درمیان ادیان صاحب کتاب ،این پرونده دارای ابعاد دیگری است که درجای خود قابل تامل و بررسی به نظر میرسد.
اظهارات تند و توهین آمیز تری جونز در مصاحبه تلویزیونی خود درباره قرآن کریم در ظاهر ماجرا نشان دهنده عدم درک امثال او از قرآن است ولی این درحالیست که رواچ چنین باوری ساده انگارانه به نظر میرسد .
مواضع این کشیش تندرو که نزدیک به باورهای محوری صهیونیست بین المللی از قرآن و اسلام است ازسوئی مورد تاکید و اصرار وی قرار میگیرد که واتیکان در اطلاعیه رسمی خود تری جونز را کشیشی افراطی معرفی و اقدام به قرآن سوزی را اهانتی خطرناک نسبت به یک کتاب مقدس میداند.
این دو موضع متفاوت از سوی مرکز کاتولیک های جهان و یک افراطی در لباس کشیش کاتولیک مبین این مطلب است که تفکر صهیونیست خارج از مرزهای سیاسی آمریکا امروز زندگی دینی این جامعه انسانی را هدف قرار داده و مرز استراتژیک تندروی درحال فاصله گرفتن از خاک اسرائیل و یهودیان ستیزه جو به داخل کلیسای مسیحیان است ،مسیحیتی که در طول حیات 1400ساله اسلام توانسته بطور مسالمت آمیز درجوامع اسلامی و یا درکنار آن زندگی پیروانش را تضمین نماید مگر آنجایی که افراطی گری جای خود را به فرامین کتاب خدا داده باشد.
پروژه قرآن سوزی تری جونز پس از آن رخ میدهد که 100هزار جلد قرآن کریم توسط شورای روابط مسلمانان آمریکا در میان شهروندان این کشور توزیع میگردد و این شورا علیرغم مخالفت تندروها موافقت کاخ سفید را برای احداث مسجد و مرکز بزرگ اسلامی در کنار مخروبه برج های تجارت جهانی اخذ مینماید.
ازسویی دیگر شاهد اظهارات برخی مسلمانان خائن مبنی بر عدم ارتباط مباحث قرآن به وحی و برگرفته شدن متون قران از احساسات درونی رسول گرامی اسلام (ص) هستیم
پروزه مذکور را درواقع میتوان سومین پروژه صهیونیستی علیه مسلمانان و درجهت ترویج اسلام ستیزی در غرب پس از توهین به پیامبر اعظم(ص) و حجاب زنان مسلمان بعنوان یکی از نمادهای اسلام معرفی کرد.
وقوع این ماجرا را باید درکنار تقدیر سران آمریکا از توهین کننده به ساحت نبی گرامی اسلام (ص) و همچنین برنامه ریزی برای راه اندازی عید فطر خونین علیه مسلمانان در دو ایالت آمریکا به نظاره نشست تا ابعاد این پروژه وضوح بهتری برای بیننده به ارمغان بیاورد.
حالاگر واقعیت تعریف جدید صهیونیستها از مرز بندهای استراتژیک مذهبی را درکنار ظهور مسیحیان صهیونیست آنهم از داخل کلیسا و موضع گیریهای مسلمانان(خائن) به اصطلاح روشنفکر قرار دهیم سه ضلع یک مثل شوم علیه اسلام ستیزی را ترسیم کرده ایم .
مثلثی که برای احیاء آن نیاز به شعبان بی مخی است که از درون کلیسا بعنوان پایگاه اعتقادی اکثریت جهان غرب و آمریکا سربیرون بیاوردو تری جونز همان شعبان ایرانی امروز جامعه غرب است.
ازسوی دیگر موضع انفعالی رئیس جمهور ،وزیر امور خارجه و دستگاه امنیتی آمریکا به این شعبان بی مخ و اظهارات توهین آمیز او بدون کمترین اشاره به خطرناک بودن چنین گستاخی به کتاب آسمانی قرآن و نقش آن در ترویج خلیفه کشی درمیان پیروان ادیان مختلف و امکان رو در رو قرار گرفتن پیروان این ادیان بواسطه چنین اظهارات و تحرکاتی نشان دهنده یک برنامه ریزی هماهنگ شده برای وقوع آن و حوادث مشابه آن همزمان با 11سپتامبر است.
این حقیقت را به راحتی میتوان در اظهارات سارا پلین ازچهره های سیاسی آمریکا یافت ،آنجائیکه میگوید: حتی در آمریکا و اروپا صداهایی در مخالفت با اسرائیل شنیده میشود.
این سخن پلین حاکی از عمق نفوذ مسلمانان در جامعه آمریکا و گسترش روز افزون آن است .
رقیب جایگاه کنونی هیلاری کلینتون با تعریف و تمجید متعارف آمریکائیها از حق یهودیان بخاطر مظلومیت خودساخته واجحاف روا شده به این بخش از جامعه جهانی ،از حقیقتی پرده برمیدارد که تعریف جدید نگرانی و مدیریت استراتژیک کاخ سفید در جریان داخلی و خارجی پیش رو ان بحساب میایدو آن نفوذ انقلاب اسلامی وحزب الله لبنان در جوامع غرب بویژه آمریکاست.
او با اشاره به این نفوذ درسایت شخصی خود مینویسد : این همان چیزی است که آمریکائیها از ان میترسند ،اینکه موج عدالتخواهی و حق طلبی فراگیر شود .
سارا پلین با نگارش یادداشت چند صفحه ای خود در پایان به این نتیجه میرسد که "راه انداختن پروژه قرآن سوزی ناشی از همین ترس است ."
حقیقتی که پلین در این مطلب به آنها اشاره میکند در واقع بیان کننده دو مطلب جدی پیش روی جهان غرب است ،اول آنکه اسلام ،انقلاب اسلامی و جریان عدالتخواهی توانسته است جبهه های داخلی آمریکا و غرب را تحت نفوذ فکری خود درآورد و دومین آنکه ماجرای قرآن سوزی درواقع یک پروژه تعریف شده برای اسلام هراسی در برابر این نفوذ است .
چه باید کرد؟
در براب رتهاجم آشکار قطعا موضع مسلمانان نوعی محک برای کاخ سفید و صهیونیست ها از میزان پایبندی به عقاید اسلامی در میان جوامع مسلمان بشمار میرود واگر اعتراضات رنگو بوی جدی بخود نگیرد و دول اسلامی نتوانند ازفرصت پیش آمده به نفع منافع جهان اسلام و جوامع خود بهره بگیرند قطعا باید منتظر پروژه چهارمی برای مساجد و یا راه اندازی گورهای جمعی برای زنان و فرزندان مسلمانان در گوشه گوشه جهان باشیم .
باوری در میان مربیان ورزشی وجود دارد که بهترین دفاع حمله است ولی حمله ناشیانه درچنین شرایطی دقیقا همان امتداد پروژه اسلام ستیزی محسوب خواهد شد لذا براساس این تعریف واکنش مناسب دیپلماتیک و حقوقی راهکاری مناسب برای به دست آمدن امتیازات مناسبی برای جهان اسلام ومسلمان در عرصه های بین المللی تلقی میشود.
تخلیه مراکز نظامی آمریکا از کشورهای اسلامی یکی از بزرگترین نقاط ضعف کاخ سفید در شرایط کنونی محسوب میگردد که میتواند با عملی شدن آن با ایجاد جبهه مشترک اسلامی پاسخی قاطع به این پروژه و دیگر پروژه های غرب و بی تفاوتی کاخ سفید به افزایش توهین ها به باورهای اسلامی تلقی شود که این امر مستلزم دیپلماسی فعال درمیان سران دولتهای اسلامی است

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: